۱۳۹۴ دی ۱۳, یکشنبه

دوباره می‌گیریم، سه دو یک! (نازش کن)

باور کن منم می‌خوام، منم دوسِت دارم. منم دوست دارم سر بزارم رو شونه‌ت. شونه چیز خوبیه، باعث می‌شه نزدیک‌ترین حالت بهت باشم، چشمات، گوشات، لبات و خنده‌هات. آره، زندگی می‌تونه خیلی لذت‌بخش باشه، ولی موقتی‌ه. همه‌شون موقتی‌ان. شاید من دیگه کمال‌گرایی رو گاییدم ولی از چیزای موقتی خوشم نمی‌آد. تو بیا و فک کن دو سال خندیدیم و شاد بودیم و کس‌خوار زندگی‌گویان بهش فاک نشون دادیم، بعدش؟ شونه‌ها موقتی‌ان، خنده‌ها موقتی‌ان و حرفا هم همینطور. رازها، بوسه‌ها، نوازش‌ها! هر چقدر واقعی‌تر انجامشون داده باشیم لحظه خداحافظی باهاشون سخت‌تره. فیلم بازی کنیم؟ خوبه! فهمیدم. تو بری یه چایی نه نه دو تا چایی!! منم می‌خورم. استثنائا می‌خورم. قراره فیلم بازی کنیم، مگه نه؟ بری دو تا چایی بریزی و بیای سرتو بزاری رو پاهام. موهای‌ بلندتو بگیرم تو دستام. نوازششون کنم. آره، می‌دونم! بهم نگو. فیلمو خراب نکن. تو موهای کوتاه دوست‌ داری و من بلند، ولی قراره فیلم بازی کنیم، اهمیتی داره؟ نه. می‌تونیم بریم خیابونا رو گز کنیم. از صب تا شب پیاده بریم و خاطره بگی برام. تو خاطره زیاد بلدی، نه؟ حتی می‌تونی کسشر تفت بدی، قرار نیست اینا بمونن، مگه نه؟ می‌تونیم راحت دروغ بگیم به هم. می‌تونی بگی من اولین کسی هستم که این احساسو باهاش داری. می‌تونی بگی با من یه حس دیگه به زندگی داری. ما که قرار نیست تا ابد پیش هم بمونیم پس بیا انتقاممونو از رویاهامون بگیریم. بیا مثل فیلما زندگی کنیم، فقط چند وقت. مثل فیلما بعد از هر عصبانیتی با یه بوسه همه چی تموم بشه، مثل فیلما فقط سکانسای خنده و بسازیم و گریه‌هامونم رو شونه‌های هم باشه نه تو تنهایی و غربت. بیا مثل فیلمای تین‌ایجی زندگی کنیم. the fault in our stars رو که دیدی؟ نه؟ می‌تونیم مثل همون باشیم با این فرق که نه من سرطان دارم و نه تو. ما برای ماجراجویی سفر می‌کنیم نه چون تو سرطان داری. می‌تونیم تهش هیچ‌کدوم نَمیریم. حداقل تا آخر فیلم نه. بیا مثل این فیلما زندگی کنیم. همین فیلما که توقعمونو از زندگی بردن بالا. ما که قراره موقتی باشیم، مثل یه فیلم دو ساعته با یه هپی‌اندینگ مسخره‌تر از خودش. بعد که سالن تاریک شد تیتراژ پخش شد و اسمای واقعی‌مون و پشت‌بندش تمام دروغ‌ها و جلوه‌های ویژه رو نشون دادن، می‌تونیم حتی بدون نگاه همدیگه ترک کنیم. باور کن اصلا سخت نیست. ترک کردن یه سری دروغ و فانتزی اصلا سخت نیست. انگار اصلا چیزی نبوده که ترک کنیم. بعدشم خوش و خرم می‌ریم سر کار خودمون و به هیچ‌جامونم نیست. ما فیلم بازی کردیم! همین. میبینی چقدر خوبه؟ نه غمی هست تهش، نه غصه‌ای، نه ناراحتی‌ای. ما هنوزم با هم دوستیم و همدیگه رو دوست داریم و شاید تو یه فیلم دیگه با یه بازیگر دیگه همین نقشو بازی کنیم و اون رو هم می‌دونیم موقتی‌ه. می‌بینی! زندگی راحت‌تر شد.

وقتی جدا شدنو نمی‌شه کاریش کرد، پس بیا یه جوری بازی کنیم که کم‌تر درد داشته باشه. بهم دروغ بگو. به هم دروغ بگیم. کس‌ خار اخلاقیات!

 + گوش‌ کنیم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر